نویسنده: آنتونی جیمز كرتیس
مترجم: دكتر فرامرز سهرابی



 

به عنوان راهی برای حل بعضی از مسایل زندگی، با در نظر گرفتن سلامت به مثابه یك مفهوم نسبی، بجای مفهوم مطلق، داونی و همكاران (1996) مدل جدیدی از سلامت را ارائه داده اند كه در شكل 1 نشان داده شده است.

منبع: «مدلی برای سلامت» داونی و همکاران (1996 صفحه 24)

با در نظر گرفتن سطح مثبت سلامت، داونی و همكاران (1996) " مفهوم سلامت و رفاه حقیقی" را بجای اصطلاح سلامت ذهنی بكار بردند زیرا، اصطلاح اخیر ممكن است فریبنده باشد و از تأثیراتی ناشی شود كه نسبت به كنش وری فرد مضر باشند (مثل خلسه ناشی از مصرف دارو) یا برای اجتماع زیان آور باشند. در عوض، داونی و همكاران عقیده دارند كه سلامت حقیقی، فرآیند نیرومند شدن و قادر بودن توأم با داشتن یك "زندگی خوب" را منعكس می كند. به عنوان مثال، داشتن دوستان، خشنودی از نیازهای مادی، داشتن كنترل زندگی، قادر بودن برای انتخاب آنچه فرد می خواهد انجام دهد یا قادر بودن به گسترش و توسعه خلاقیت های فرد و داشتن اختیار برای توسعه این كیفیات. تمام این كیفیات سلامت حقیقی زندگی ما را تشكیل می دهند.
داونی و همكاران خاطر نشان می كنند كه سلامت مثبت، اندیشه تناسب اندام را نیز دربرمی گیرد. این مفهوم بر اسنادهای جسمی سلامت متمركز است و در چهار مقوله قدرت و استحكام، نیروی بدنی، انعطاف پذیری و مهارتها خلاصه می شود. این كیفیات چهارگانه به ما اجازه می دهند كه وظایف روزمره معمولی را بدون ناراحتی بدنی (مثل درد ماهیچه) ‌انجام دهیم یا نقشها و وظایف خیلی بالاتری را نیز اجرا كنیم. آمادگی در اینجا به معنی وسیله ای برای رسیدن به هدف است (سلامت مثبت) نه خود هدف، البته ممكن است همیشه این مطلب صدق نكند. بعلاوه احساس آمادگی، ضرورتاً به سلامت و خوشبختی منجر نمی شود. این بحث در فصل هفتم با جزئیات بیشتری مطرح خواهد شد.
در كل، تمام ایده مربوط به مدل جدید سلامت، به تعریف سلامت از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی (1946) ارتباط پیدا می كند و عدم تعادل بین سلامت مثبت و منفی را دوباره جبران كرده و التیام می بخشد. این هدف با ارتقای سلامت مثبت و استفاده از ارتقای سلامت به مثابه وسیله ای برای رسیدن به سلامت متعادل مثبت جسمی، روانی و اجتماعی بالا توأم با پیشگیری از بیماری جسمی، روانی و اجتماعی قابل وصول است.

ارزیابی مدل جدید سلامت (داونی و همكاران 1996)

این مدل ابعاد مثبت و منفی سلامت را مطرح می كند كه هركدام با عناصر جسمی، روانی و اجتماعی كه از تعریف سازمان بهداشت جهانی (1946) نشأت می گیرد، مطابقت دارد. این مدل همچنین عقیده ای را كه براساس آن عناصر سلامت ما اغلب در نوسان اند، تقویت می كند. مثلاً اگر ما از بیماری جسمی رنج ببریم، ممكن است سطح پایین بهزیستی هم با آن همراه شود.
در كرانه منفی مدل جدید سلامت، داونی و همكاران (1996) دامنه وسیعی از نمونه های اظهارشده برحسب شرایط غیرعادی جسمی (مثل بیماری، بدشكلی) و یا وضعیت های ناخواسته (مثل جوش روی پوست)و یا شرایط ناتوان كننده (مثل جراحات اعضای بدن) را بطور مجادله آمیز مطرح می كنند. این مسایل ممكن است ضرورتاً بطور مستقیم به ناخوشی مربوط نباشند. داونی و همكاران (1996) همچنین بحث می كنند كه سلامت منفی و مثبت با عناصر جسمی، روانی و اجتماعی پیوستگی داخلی دارد، گرچه ارتباط دقیق بین این سطوح سلامت مبهم است.
منبع مقاله :
كرتیس، آنتونی جیمز، (1384)، روانشناسی سلامت (بهداشت روانی)، ترجمه فرامرز سهرابی، تهران: انتشارات طلوع دانش، چاپ سوم